دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

تو را دوست ندارم نه دوستت ندارم

اما هنگامی که نیستی

غمینم

و به آسمان آبی بالای سرت

و اخترانی که تو را میبینند

رشک می برم

تو را دوست ندارم

اما نمیدانم چرا

آنچه میکنی در نظرم بی همتا جلوه میکند

وبارها در تنهایی از خود پرسیده ام

چرا آنهایی که دوستشان دارم

بیشتر شبه تو نیستند

تو را دوست ندارم

اما هنگامی که نیستی

از هر صدایی بیزارم

حتی اگر صدای آنانی باشد که دوستشان دارم

زیرا صدای آنها

طنین آهنگین صدایت را در گوشم میشکنند

تو را دوست ندارم

اما چشمان گویایت

با آن آبی عمیق و درخشان

بیش از هر چشم دیگری بین من و آسمان آبی قرار میگیرد

آه میدانم که دوستت ندارم

اما افسوس دیگران دل ساده ام را

کمتر باور دارند

و چه بسا به هنگام گذر

میبینم که بر من میخندند

زیرا آشکارا مینگرند

نگاهم به دنبال توست

پرسید که چرا دیر کرده است ؟
نکند دل دیگری اورا اسیر کرده است ؟


خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است


گفتم امروز هوا سرد بوده است
شاید موعد قرار تغییر کرده است


خندید به سادگیم آینه و گفت
احساس پاک تورا زنجیر کرده است


گفتم ار عشق من چنین سخن مگوی
گفت : خوابی سالها دیر کرده است


در ایینه به خود نگاه میکنم آه
عشق او عجیب مرا پیر کرده است


راست گفت آیینه که منتظر نباش
او برای همیشه دیر کرده است


جملاتی زیبا در مورد زیبایی



زیبایی گل و غنچه ها به خاطر اینه که خود را هیچ وقت تبلیغ نمی کنند.
زیبایی رفتار ما، از شیوایی گفتار ما بسیار رساتر سخن می گوید.
زیبایی سیرت، زشتی صورت را جبران می کند، ولی زیبایی صورت، زشتی سیرت را جبران نمی کند.
زیبا رویان، شیرین ترین لحظات خود را در کنار آیینه های خود می گذرانند.
زیبایی گل همیشه تیزی خارش را جبران می کند.

زیبایی صورت به تبی بند است

زیبایی سیرت به دروغی بند است

زیبایی طبیعت به خاطر اینه که همه چیزش معلومه هیچ چیز مخفی از کسی نداره .

زیبایی کویر به خاطر اینه صاف و ساده است مثل کف دست .

زیبایی شب به این خاطره که همه چیزو در خودش پنهان میکنه

زیبایی شب به این خاطره که هر کسی که به آسمون نگاه میکنه فکر میکنه یه ستاره تو آسمون داره برای همین احساس غرور میکنه و با خودش میگه تو این دنیا منم یه صاحب چیزی هستم که مال خودمه

زیبایی شب به خاطر اینه که اشکهای پنهون تو دل شب رو کسی نمی بینه

زیبایی شب به خاطر اینه که شب همیشه با سکوت همراهه و سکوت هم همیشه سرشار از ناگفته هاست .........

زیبایی شب به خاطر اینه که وقتت مال خودته نه کس دیگه میتونی تا صبح با خواب بگذرونی یا تا صبح با عزیزی به صحبت کردن بگذرونی .

زیبایی روز چطوره به نظر شما

زیبایی روز به صبح دل انگیزشه که وقتی نفس میکشی تا اعماق وجودت هوای تازه میره و سرشار از انرژی میشی

زیبایی صبح به این خاطره که میتونی تصور کنی همه چیز از اول شروع کنی و فکر کنی زندگی جدیدی رو شروع کردی

زیبایی روزم در کنار زیبایی شب قشنگه اما و هزار تا امای دیگه ............................

نام زنی که قلبم عاشق او بود  زندگی  است ...

زندگی همچون زنی زیباست .

قلبمان را گمراه می سازد ، روحمان را می فریبد و هوای بودنمان را با عهد و پیمان طوفانی می سازد

اگر خاموش شود ، صبر را در وجودمان می کشد ، و اگر وفادار باشد تحمل را در ما بیدار می سازد

زندگی چون زنی است که در اشکهای عاشق خویش حمام می کند و خویش را از رایحه ی خون کسانی که به باد فنا داده است ، عطر آگین می سازد .

زندگی چون زنی زیبا است که جامه ای از سپیدی روز و خطوطی از سیاهی شب به تن دارد .

زندگی چون زنی است

که با کمال میل قلب انسان را به عنوان یک (( معـشوق )) می رباید وآنرا به عنوان یک ( شوهر))  پس می زند .

 

زندگی همچون فاحشه ای است زیبا .

هر کس هرزگی  او را ببیند زیبایی اش را ستایش می کند ...