-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1386 09:01
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1386 08:50
ای خدا کی میشه روزی که بدون واهمه بتونم عشقمو فریاد بزنم بین همه بگیرم دستای گرمشو تو دستام همیشه بدونم دلم دیگه هم سفر تنهاییشه نزنه شور جدایی دله تنگ و بی قرار لحظه دیدن روی ماه اون گله بهار مثه پروانه که گرد گل همش پر میزنه دله تنگم نمی تونه از نگاش دل بکنه بدوزم چشمامو تو چشمای پاک و بی ریاش بخونم راز قشنگ عشقو از...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1386 08:48
دیشب من بودم وشب بود و یاد تو، دیشب فاصله میان من وپنجره و شب را تنها یاد تو پرکرده بود... دیشب سجاده سپید نیازم رادر حرمش گسترده بودم وتمام فرشتگان را به بزم عاشقانه ام دعوت کرده بودم... ای که زندگی ام را با نگاهت روشن کردی و سر فصل زیبای زندگی را با کلمه عشق آغاز کردی ای که همچو ساحل آرامی هستی در دریای طوفانی دلم و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1386 08:38
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1386 14:55
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1386 14:49
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1386 08:33
امروز داشتم از جلو گلفروشی رد میشدم دیدم قشنگترین گل دنیا نیست.... نگران شدم....... اس ام اس دادم بگم گوسفند برا چی خوردیش..؟!! لرزش صدات.........برق نگات........تپش قلبت........نفسهای تندت........همه اینا نشونه اینه که............ .تیروئیدت فعاله اگهی ازدواج: خانومی هستم تحصیل کرده،زیبا،با موهای مشکی و بلند،چشم های...
-
***کــوتـــاه اما عـــاشـــقـــانــــه***
چهارشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1386 08:27
دوستت دارم : بی نهایت ، تا قیامت ،با صداقت دوستت دارم: خالصانه ، عاشقانه ، عاجزانه ، عاطفانه در دفتر یادبود دوستان بر روی درختان کهنسال بر روی شنهای ساحلی نوشتم دوستت دارم ، اما دفتر یاد بود دستان پاره شد، باد درختان کهنسال را شکست ، امواج شنهای ساحل را شست و برد اما ! هیچ چیز نتوانست یاد تو را از صحنه ی قلبم پاک کند...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1386 08:20
همه اونایی که دلاشون آسمونیه ، نگاهشون بارونیه ، خنده هاشون بی ریاست گریه هاشون رنگ یه دنیا شبنمه ، به همه چیزهایی که تمنای درونیشونه برسن دنیای سبز دوستی ها ، یه دنیای بی خزونه ، اگه باغبون دلامون دریچه ها رو روی هجوم تردیدها ببنده ، ما برای به یاد هم بودن ، به چند خط نوشته ، یه شاخه گل مریم ، یه عکس یادگاری وخیلی...
-
به نام آشکار و نهان
چهارشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1386 08:18
برای تو... که پای بر زمین داری و روی بر آسمان امانت خدا بر زمین مانده بود.آدمیان می گذشتند بی هیچ باری بر شانه هایشان. خدا پیامبری فرستاد تا به یادشان بیاورد قول نخستین و بیعت اولین را. پیامبر گفت ای آدمیان...ای آدمیان این امانت از آن شماست. بر دوشش کشید. این همان است که زمین و آسمان را توان بر دوش کشیدنش نیست. پس به...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1386 09:27
If you should die before me, ask if you could bring a friend. -- Stone Temple Pilots اگر تو خواستی قبل از من بمیری بهم بگو که می خوای یه دوست رو هم همراه خودت ببری یا نه . If you live to be a hundred, I want to live to be a hundred minus one day, so I never have to live without you. -- Winnie the Pooh اگر می خوای صد...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1386 09:09
نمی دانم امشب کبوتر افکارم بر کدامین بام گشوده در غبار نشسته که واژه ها برای یاری ام راه را گم کرده اند تنها میدانم در این گم گشتگی باید از تو بنویسم. عزیز ترینم! قلبم را فرش زیر پایت می کنم و نور چشمانم را فانوس دریای مهربانیت. دوست گمگشته و سنگ صبور روزهای تنهاییم . تمام شکوفه های سیب و غنچه های یاس و مریم و مینا را...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1386 14:13
انتظار واژه ی غریبی است ... واژه ای که روزها یا شایدم ماههاست که با آن خو گرفته ام. که چه سخت است انتظار هر صبح طلوعی دیگر است بر انتظارهای فرداهای من! خواهم ماند تنها در انتظار تو چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو، نمیدانم؟ شاید روزی بخوانند بر تو، عشق مرا ... می دانم روزی خواهی آمد، می دانم ... گریان نمی مانم،...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1386 14:11
مرا تنها مگذار! نمی خواهم دراتاقی که از بوی خورشیدتهی است نفس بکشم. نمی خواهم درمحاصره دیوارها و پرده هاباشم. نمی خواهم شکل ستاره ها راازیادببرم. بی تو لبخندمفهوم ندارد وزندگی یک معمای حل ناشدنی است.بی تو زمین یک توپ سرگردان است و دلم یک تکه یخ است . بی توشعرهای شرقی من بی معناست و گلهایی را که در باغچه کاشته ام رنگ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1386 14:09
ای کاش زودتر حکم دادگاه لطف الهی صادر گشته و از این بازداشتگاه دلتنگی با قل و زنجیری از مهر و وفا راهی تبعیدگاه خوشبختی می شدیم . ای معصومترین سارق گنجینه قلبم، در نهایت هوشیاری و اختیار با صدایی رسا اقرار می کنم که منم حلق آویز طناب عشقت . و قسم می خوردم که تا ابد از دژ دلدادگیت قدم برون نگذارم . و در حضور تمامی حضار...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1386 14:07
عشقُ نخستین نیاز برای پیوند است، عشق یعنی دوست داشتن به اضافه صداقت ، رفاقت ، معرفت عشق یعنی امروز ، فردا و همیشه عشق آن سوی من است ، آن سوی تردید ، آن سوی اگر ، آن سوی اما ، شاید ... عشق را باید به جا آورد ، محترم شمرد ، شناخت عشق کودکی است که بوی صداقت و صراحت می دهد دست عشق را در کوچه های پر از ازدحام زندگی نباید...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1386 14:02
سراپای وجودم خواهان توست وتورا دوست دارم اما نمی توانم برزبان آرم که تورا می پرستم زمانی که تورامیبینم کلمات درذهنم ترکیب میشود و فکرم چون کبوتری سبک بال ازقفس به پروازدرمی آید چشمانم تیره و تارمیشود دستانم به لرزش می افتد میدانم چرا نمیشود روحم را به اسارت بکشی کلا مم را روان گردانم (( چون تو رادوست دارم )) من عشق را...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1386 14:13
چشمان خود را ببند. پاییز است تو درحال مشاهدة خودت هستی که در باغی پر درخت زیر درختی نشسته ای. برگ های زیادی زیر پایت ریخته اند. نسیم ملایمی می وزد و برگ های سست را از درخت ها جدا می سازند. وقتش رسیده مثل این درخت افکار منفی که دربارة خودت داری مثل برگ های همین درخت از خود جدا کنی. پاییز افکار منفی ات فرا رسیده و...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1386 14:12
در تمام عمر یک بار عاشق شدم عاشق کسی که برق چشمانش برایم فانوس و برق نگاهش نشانه عشق است روزگاریست در پی آنم که آن چشمهای جذاب را که در روح من تاثیر کرده اند به چیزی تشبیه کنم.اما دراین گنبد گیتی چیزی که مانند آن گوهر فروزان باشد نمی یابم. دیدگانه تو به آفتاب مانند نیست.زیرا خورشید در شب فروزندگی ندارد.و با ستارگان هم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 اردیبهشتماه سال 1386 13:44
اگر شدم عاشق تو نذار که بی تاب بمونم/لالایی شبام تویی نذار که بی خواب بمونم/دارم برات شعر میخونم شاید به یادم بمونی/فقط یه چیز ازت میخوام همیشه عاشق بمونی اینو بدون که اگه کسی وارد زندگیت شد و گذاشتو رفت علاوه بر اینکه یه خاطره به جا می ذاره می تونه یه تجربه هم به جا بذاره پس سعی کن خاطره های خوب و تجربه های مفید رو...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 اردیبهشتماه سال 1386 12:53
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 اردیبهشتماه سال 1386 12:45
می خوای بری؟ باشه برو حرف واسه گفتن ندارم بعد تو حتی تو چشام اشک واسه ریختن ندارم تموم عشق من و تو توی حسرت بود و بس این همه مزه چشیدیم همه تلخ بودن و گس شبهای پر از ستاره شبهای خواب نبودن چشای پر از سوالت چرا بی جواب بودن؟ قصه ی عشق من و تواز همون نگاه اول پر بود از شک و یه تردید حتی نمی دونم چرا پیش تو موندنم اینو...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 اردیبهشتماه سال 1386 12:43
رو بغض ابرا نامه نوشتم قلبمو مهر نامه گذاشتم با تو میگیره ترانه هام جون وقتی نباشی . میمیره مجنون کو آشنای شبهای من؟ کو؟ دیروز من کو؟ فردای من کو؟ شهزاده من . رویای من کو؟ کو همقبیله؟ لیلای من کو؟ چند روزه بارون داره میباره بوی شکستن برام میاره میگه غزلپوش تو رو نمیخواد لیلای خوابت دیگه نمیاد امشب شب آخره که مزاحمت...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 اردیبهشتماه سال 1386 12:12
اس ام اس های عاشقانه! (22 اردیبهشت 86) اول به نام عشق. . . دوم به نام تو. . . سوم به یاد مرگ . . . بر لوح شیشه ای قلبت بنویس: یا تو و عشق، یا من و مرگ زمان! به من آموخت که دست دادن معنی رفاقت نیست.... بوسیدن قول ماندن نیست..... و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست جاده ی خوشبختی در دست تعمیره ! دور بزن برگرد این اسمش...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1386 08:47
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1386 08:01
نام :گمنام شهرت:سرگردان محل صدور:دنیایی فرامش شده شماره شناسنامه:بی مفهوم محل تولد:محراب غم/ نام مادر:فرشته غم نام پدر:کوه رنج/ جرمم: به دنیا امدن محکومیت:زندگی کردن زمان رهایی:مرگ و قاتل:جدایی ***************** قلبم را تقدیمت میکنم تا بدانی بی ریاترینم اشکی برای اندوهت میریزم تا بدانی پر احساس ترینم شوق وصال حس غریبی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1386 08:00
من اینبار از هر بار دیگری به تو دقیق تر نگریستم . من اینبار دیدم تو را که در قلب من آواز دوستی و محبت را سر داده بودی . من تو را در فراسوی قلب خود دیدم . من یکباره خود را دیدم که فقط تو را به آغوش کشیده بودم. . من یکباره دیگر تو را حس کردم . و اینبار از صمیم قلب خواستمت . من تو را برای نثار کردن احساساتم خواستم . من...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1386 07:59
اُرد بزرگ : آن گاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ اُرد بزرگ : آن گاه که نمی دانم چه می گویم ، جز راستی چیزی بر زبانم جاری نیست . اُرد بزرگ : آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد ، نپنداریم که اندازه ثروت و یا امکانات آنها ،...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1386 08:55
چرا دنیا پر از حادثه های وارونه است عاشقی کسی می شی که عاشقی نمی دونه من به دنبال تو و تو به دنبال کَس دیگه هیچکدوم از ما دوتا به اون یکی راست نمی گه من واسه چشمهای نازنین تو یه دیوونم من دوست دارم ولی علتشو نمی دونم حالا که می خوای بری بزار نگاهت بکنم چون یه بار دیگه می خوام این دل و ساکتش کنم یه چیزی فقط بزار روز...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1386 08:54
سلام به تو که خواننده دفتر دل منی: دل شکسته ام را خریدار نباشد آیا کسی هست که وصله زند دل من نمی دانم چرا این دل من برای تو خود را باخت ولی می دانم که چرا تو دلم را شکستی تو شکستی تا به عشق تازه دروغین برسی ولی کو آن عشق آن عشقی که به روی آب بود عشق ناب مرا به حباب روی آب فروختی دانی که حباب روی آب چندان پایدار است؟...