دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

تقدیم به کسانی که قلب کوچکشان دریایی ست
 
 
 
گاهی اوقات به این نتیجه می رسم که هیچ چیز مال من نیست.

من , یک جزء از هیچ بزرگ دنیایی هستم که بدون هیچ دلیلی ,
 
و بدون هیچ اراده ای به اینجا تبعید شده ام .
 
من همینطور سرگردان به همهمه های مبهم اطراف خویش گوش سپرده ام
 
 محیط من را , هاله ای سیاه و غلیظ از دروغ پوشانده است...

و بر فراز سرم , آسمانی به وسعتی که نمی دانم به وسعت ندانسته هایم
 
و به رنگ آبی , که پس زمینه دست نیافتنی آن است
 
مثل انتهای خواسته های بی انتهای من اطرافم را آدم ها گرفته اند
 
 که هر کدامشان , مثل من , بدون اینکه بدانند برای چه
,
بر سنگفرشی از باقیمانده مردگانشان , قدم می زنند
 
 و گاهی هم , برای اینکه چیزی گفته باشند زیر لب

زمزمه می کنند : چه هوای خوبی!!!!
 

مراقب افکارت باش آنها به گفتار تبدیل می شوند
 
مراقب گفتارت باش آنها به کردار تبدیل می شوند
.
مراقب کردارت باش آنها به عادت تبدیل می شوند
.
مراقب عادتت باش آنها به شخصیت تبدیل می شوند
.  
مراقب شخصیتت باش آنها سر نوشت خواهند ش

 

چشمانش پر از اشک بود به من نگاه کرد و گفت:فقط امروز
برای مدت زیادی از برم می روی بگو که دوستت دارم به چشمانش
خیره شدم قطره های اشک را از چشمانش زدودم وبر لبانش بوسه ای
زدم اما نگفتم که دوستش دارم روزی که به سوی او رفتم آنقدر خوشحال
شد که خود رابه آغوش من انداخت وسرش را بر روی سینه ام فشرد و
گفت امروز بگو دوستم داری دستهای سفیدو بلندش راگرفتم اما باز
نگفتم که دوستش دارم.ماهها گذشت در بستر بیماری افتاد با چندشاخه
گل میخک سرخ به دیدارش رفتم کنار بالینش نشستم او را نگاه کردم
به من گفت:بگو که دوستم داری می ترسم که دیگر هیچوقت این کلمه
را از دهانت نشنوم اما باز بوسه ای بر لبانش زدم و رفتم. وقتی که آن
روز به بالینش رفتم روی صورتش پارچه ای سفید بود وحشت زده و حیران
پارچه را کنار زدم تازه فهمیدم چقدر دوستش دارم فریاد زدم :
بخدا دوستت دارم اماNo

اینم یه چندتا اس ام  اس
چقدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی ، حس کنی هنوزم دوستش داری
 
 
: از یک دیونه میپرسن چرا دیونه شدی؟ میگه من یک زن گرفتم که یک دختر 18 ساله داشت دختره زنم با بابام ازدواج کرد. پس زنم مادرزنه مادرشوهرش شد دختر زن من پسری زایید که داداشه من و نوه ی زنم بود . پس نوه ی منم بود پس من پدربزرگه پسرم بودم . وزن من.... ای بابا زیاد فکر نکن تو هم دیوونه میشی ها
 

 
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمیدم که می خندومت ولی می تونم باهات گریه کنم اگه یه روز نخواستی به حرفهام گوش بدی خبرم کن........قول می دم که خیلی ساکت باشم اگه یه روز خواستی در بری بازم خبرم کن......قول نمی دم که ازت بخوام وایسی اما میتونم باهات بدوم اما.....................اگه یه روز سراغم رو گرفتیو خبری نشد..........سریع به دیدنم بیا حتمآ بهت احتیاج دارم

برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد . (پائولو کوئلیو


نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن

طبق قانون بقای شادی هیچ شادی از بین نمیره؛ بلکه فقط از دلی به دلی دیگه جابه جا می‌شه


 
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی اگه عروسک بودی بغل ترین بودی اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی
عزیزترینی

کاش می دانستی
چشم هایم  زشکوفایی عشق تو فقط می خواند
کاش می دانستی
عشق من معجزه نیست
عشق من رنگ حقیقت دارد
اشک هایم به تمنای نگاه تو فقط می بارد

کاش می دانستی
دختری هست که احساس تو را می فهمد
دختری از تب عشق تو دلش می گیرد
دختری از غمت امشب به خدا می میرد

کاش می دانستی
تو فقط مال منی
تو فقط مال همین قلب پر از احساس منی

شب من با تو سحر خواهد شد
تو نمی دانی من
چه قدر عشق تو را می خواهم
تو صدا کن من را
تو صدا کن مرا که پر از رویش یک یاس شوم
تو بخوان تا همه احساس شوم

کاش می دانستی
شعرهای دل من پیش نگاه تو به خاک افتاده است
به سرم داد بزن
تا بدانم که حقیقت داری
تا بدانم که به جز عشق تو این قلب ندارد کاری

باز هم این همه عشق
این همه عشق برای دل تو ناچیز است
آسمان را به زمین وصل کنم؟
یا که زمین را همه لبریز ز سر سبزی یک فصل کنم؟
من به اعجاز دو چشمان تو ایمان دارم
به خدا تو نباشی
بی تو من یک بغل احساس پریشان دارم