نه، نه، به هیچ کس اعتماد نکن
به هیچ کس نگو که یک شبی کنار پنجره گریه کردی از خاطرش
به هیچ کس نگو که از دیدنش سرعت قلبت از ثانیه جلو می زند
به هیچ کس نگو که روزها گذشت و پیر شدی در انتظار دیدنش
به هیچ کس نگو به هر دری زدی برای باز دوباره دیدنش
به هیچ کس حتی کسی که چتر شد زیر باران برای تو
به هیچ کس حتی کسی که گفت عاشقت شده است
به هیچ کس حتی کسی که نیمه شب برای تو شعر گفته است
به هیچ کس حتی کسی که گفت از بی اعتناییت دلم شکسته است
شک نکن او روزی با تمام عشق رها می کند تو را
نه نه کسی به احساس پاک تو که مثل یک گل شکفته است توجهی نمی کند
آری گل تازه شگفته ات به دست عابران چیده می شود
یا که زیر پایشان مثل یک علف لهیده می شود
دیدی که گفتم به هیچ کس اعتماد نکن
پس اگر اعتماد کردی و عاشقش شدی و قلب تو شکست گلایه ای نکن
نخستین مرحله عشق،محبت است
باید قلب خود را به گونه ای بپروانیم که شادمانی همه موجودات زنده را آرزو کنیم
دومین مرحله عشق ،شفقت است .چنان که به رنج تمامی موجودات هستی بیندیشیم
انگونه که اندوه و تشویش انها در خیالمان جان بگیرد
و حس شفقت و همدلی نسبت به انان در درونمان بیدار شود.
سومین مرحله عشق ،شادمانی است
چنان که بفکر بهروزی دیگران باشیم و از شادمانی آنان شاد شویم
چهارمین مرحله عشق ،تمرکز بر ناپاکی هاست.
چنان که به پیامدی های شیطانی گناه و گمراهی بیندیشیم
در این مرحله درک میکنیم که خوشی های آنی چه اندازه حقیر هستند و میتوانند چه عواقب فاجعه باری به بار اورند
پنجمین مرحله عشق ،تمرکز بر متانت و بزرگواری است.
به گونه ای که با آرامشی منصفانه و صفا و آسودگی کامل به سرنوشتمان بنگریم
خنده ات از ته دل
گریه ات از سر شوق