به آسمان دوباره نگاه می کنم آبی نیست!غرق
درآبم اما تنگ من دریا نیست.
دل من بشکسته است ودلم تنگ تر از هر قفس
است.
ماهی تنگ بلورم,جای من اینجا نیست.پس
این فاصله ها دور ز دریا خانه ام اینجا نیست.
همه رویای شبم غوطه درآبی دریاست.خانه ام
دورترین رویاهاست.
من دلم می خواهد درهمین خواب بمیرم.غرق
درآب شوم جان دهم ساده بمیرم.من دراین تنگ بلور
من ز دیار دور من در این شهر غریب خسته از
دیدن هر دیدنی ام به افق می اندیشم وبه آن لحضه
که خورشید می مند آبی دریای مرا نقاشی.
ومن آری غرقه دررنگ طلایی غرق
در رویایم.
من دلم می خواهد در همین خواب بمیرم.
غرق درآب شوم....
جان دهم ساده بمیرم....ماهی تنگ بلورم.