دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

تیک تاک٫ تیک تاک

از میان جاده پر از گرد و خاک ارابه گردآلودی میگذرد.اسب های سرکشی آن را می کشند و به سرعت در پیچ و خم راه از نظر ناپدیدش میکنند. از دور ٫در دامان سبز و خرم کوه٫ دهکده های زیبایی دیده می شود. ابر های سرخ رنگ به انتظار موکب خویش در کنار افق صف کشیده اند. در سرتاسر بیابان چیزی جز زیبایی دیده نمی شود.ارابه میرسد. سورچی دهنه اسبان را به زحمت می کشد و آنها را نگه میدارد . آنگاه شلاق از دست می نهد. به زیر می جهد.اسب های خسته و کوفته را عوض میکند ٬ گرده نانی برای ناهار خویش می خرد و دوباره به جای می نشیند. پوستین را به خود می پیچد. شلاق را برمی دارد و دقیقه ای بعد در میان گرد و خاک و پیچ و خم جاده از نظر محو میشود....
                                       ***
این ارابه گذران٫ زمان نام دارد٫ زمان! مسافرینش را ما تشکیل می دهیم. راهی را که می پیماییم عمر نام دارد. در این جاده پر نشیب و فراز راه می سپریم تا به گورستان برسیم٬ گورستان ! ارابه زمان می گذرد. در طول راه٫ مسافرین خود را از نظر ناپدید می کند و از آنها چیزی به جا نمی گذارد. هنگامی که پای به دایره هستی میگذاریم مسافری هستیم و راهی که در پیش داریم سر منزلی بیشتر نیست. کودکی٫ جوانی٫ پیری. اما میان هر یک از این سه٫ سالها راه است. این راه دراز را توشه فراوان باید که جز نکوکاری نیست. هان ای آدمیان٬ برای این راه دراز زادی جز این میندوزید:نکوکاری٫ نکوکاری!

 


He didn't tell me how to live; he lived, and let me watch him do it.
~Clarence Budington Kelland
 
او هیچوقت به من نگفت چه جوری زندگی کنم..بلکه زندگی کرد و اجازه داد که با نظاره کردن او . زندگی کردن را از او بیاموزم

A father is always making his baby into a little woman. And when she is a woman he turns her back again.
 ~Enid Bagnold
یه پدر همیشه دختر کوچولوش رو خانم صدا میکنه ولی وقتی همون دختر کوچولو بزرگ میشه و یه خانوم میشه .. پدر دوست داره اونو  به دختر کوچولو بدونه
 
       
It is not flesh and blood but the heart which makes us fathers and sons.
~Johann Schiller
این گوشت و خون نیست که رابطه پدر و فرزندی رو ایجاد میکنه بلکه قلب هاست
 
 

Old as she was, she still missed her daddy sometimes.
~Gloria Naylor
هر چقدر هم یه دختر سنش بالا بره ولی  هنوز هم گاهی اوقات  دلش شدیدا واسه پدرش تنگ میشه
 

Making the decision to have a child is momentous. It is to decide forever to have your heart go walking around outside your body.
~Elizabeth Stone
تصمیم گرفتن برای  صاحب فرزند شدن بسیار مهم و خطیر هست ..زیرا تو در واقع تصمیم میگیری که قلبت بیرون از بدنت این ور و اون ور بره
 


I don't care how poor a man is; if he has family, he's rich.
~M*A*S*H, Colonel Potter
برای من مهم نیست که یک مرد آیا فقیر هست یا نه ..چون وقتی او خانواده ای داشته باشد یعنی    ثروتمتد هست

"The greatest gift I ever had Came from God, and I call him Dad! "
~Anonymous
بزرگترین هدیه خداوندی را من از پروردگار دریافت کرده ام ..من این هدیه را پــــــــدر می نامم
 
 
 

"We never know the love of our parents for us till we have become parents.
~ Henry Ward Beecher
ما هیچ زمانی عشق پدر و مادر نسبت به خودمان را درک نخواهیم کرد تا وقتی که خودمان هم بچه دار بشیم
 
 

There are fathers who do not love their children; there is no grandfather who does not adore his grandson. "
-~ Victor Hugo
وجود دارن پدر هایی که فرزندان خودشون رو دوست ندارن ..ولی هیچ پدر بزرگی رو پیدا
نمیکنی که نوه اش رو از صمیم قلب دوست نداشته باشه
 

"When a father gives to his son, both laugh; when a son gives to his father, both cry. "
~Jewish Proverb
وقتی که پدری خرج فرزندش رو میده و به او چیزی میده ..هر دوطرف شاد و راضی هستند ..ولی ناراحتی زمانی هست که یک پدر محتاج فرزندش بشه ..که هم پدر و هم فرزند  هر دو متاثر و گریانند
 
 

It is admirable for a man to teach his son fishing, but there is a special place in heaven for the father who teaches his daughter shopping."
~John Sinor
بسیا ر پسندیده و قابل تحسین هست که یه پدر به پسرش ماهیگیری (کار کردن و پول در آوردن :مترجم)رو بیاموزه ..ولی یه جای مخصوص توی بهشت رو پدری داره که به دخترش خرید کردن رو یاد بده

Children learn to smile from their parents."
-- Shinichi Suzuki
بچه ها شاد بودن و لبخند زدن رو از والدین خود فرا میگیرند

To be a successful father...there's one absolute rule: when you have a kid, don't look at it for the first two years.

~ Ernest Hemingway
اگه میخوای یه پدر موفق باشی ..یه قانون قطعی وجود داره و اونم اینه که وقتی بچه دار شدی  تا دو سالگی بهش نیگاه نکنی ..(تا دردسراش تموم شه)

It doesn't matter who my father was; it matters who I remember he was.
~ Anne Sexton
مهم این نیست که پدر من چه جور آدمی بوده ..مهم اینه که من چه جوری اونو به خاطر بیارم و ازش یاد کنم ..

The most important thing a father can do for his children is to love their mother.

~ Henry Ward Beecher

 
مهمترین کاری که یه پدر میتونه برای بچه هاش انجام بده اینه که مادر اون هارو از صمیم قلب دوست داشته باشه

 

پاک تر از باران
امشب آسمان بارانیست و باران زیباست
باران را دوست دارم و تصور میکنم باران نیز مرا دوست می دارد.
باران! این دوست داشتن را دوست می دارم زیرا که پیوندیست بین من و تو پیوندی به وسعت آبی
آسمان و سپیدی ابرها. این را می نویسم تا به تو بپیوندم چونن پیوند تو نا گسستنی ترین پیوندها
-ست.
باران! تو ای فراتر از همه ی وجود و ای پاک ترین مقدسات آسمانی امشب بر من ببار می خواهم
امشب از تمام شبهای عمرم پاک تر بشوم.... بر من ببار می خواهم امشب آخرین شب دلتنگیم
باشد.
بر من ببارکه شاید از پاکی و روشنایی تو گل وجودم دوباره جان گیرد.گلی که دست پشیمانیم
گلبرگهایش را پرپر کرده است. دلم امشب تاریک است شمع وجودش را سردی نفسهای مسافر
طرد شده خاموش کرده . امشب جرعه ای عشق می خواهم برای روشنای اش.
باران! ای بهترین بهانه برای اشکهای شبانه ی من ای طلوع دوباره عشق بر من ببار و مگذار غبار
غم همچنان بر تن خسته ام بماند
 
فقط با تو
                            بگذار با چشمان تو ببینم.........
                بگذار در نگاه تو ذوب شوم.............
بگذار در زیر باران شانه به شانه ات قدم زنم و تو برایم از آرزوهایت ترانه بسرائی.......
بگذار به قداست عشقمان کوچک شوم وقتی با تو به پرواز شاپرکهای کنار برکه میخندیم.......
بگدار شبها رو به ستاره ها خاطرات شیرینمان را شماره کنم......
بگذار همیشه در ذهنم مثل نگاه اول مهربان و پاک باشی.......
بگذار نگاه مان نه به هوس که به عشق .....آنهم عشقی آسمانی در هم گره بخورد......
  بگذار دلم برای تو باشد........
         بگذار دلت.......حالم را بپرسد.......
                     بگذار قلبم برای تو بتپد...........
بگذار آرزوهایم با تو باشد......برای تو......به خاطر تو...........
بگذار خیال کنم دوستم داری و از این خیال شبها با سپیدی روز با ستاره ها باشم........
         

دلسوخته تر از همه ی سوختگانم ،از جمع پراکنده رندان
جهانم،در صحنه ی بازیگری کهنه دنیا  ،عشق است قمار من و بازیگر آنم"با آنکه همه سوخته در بازی عشقند بازنده ترین هست در در این جمع نشانم
ای عشق زهر است از تو به کامم ،دل سوخت ،تن سوخت ماندند من و نامم.
عمریست که می بازم و یک برد ندارم ،اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم،"ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت،بگذار ببارد به سرم سنگ مصیبت
من در به در عشقم و رسوای جهانم  چون سایه به دنبای سر عشق روانم  ،او کهنه حریف من و من کهنه حریفش سرگم حالیم من و او رو سر جانم
باید که ببازم با درد بسازم ،در مذهب رندان این است نمازم
          ************
 
و .......... اشکی به امتداد آسمان دلتنگی سهم من از زندگیست

وقتی بارون چشات میگه وقت رفتنه

وقت حکومت غمو ، حضور گریه منه

سکوت گریه نگام ، هنوز به یاد شب

عشقت تو قلب و دلم ،داغه و گرمه مث تب

تو این سکوت بی صدا ، بازم دلم از تو رمید

خسته و دل شکسته ام ، خالی ام از عشق و امید

این گریه همیشگی ، مونده تو شبهای من

تو این روزهای بی وفا ، عشق رو تو دادی یاد من

این قلب خسته و نگام ، آخر بی نشونیه

یاد نگاه آخرت ، تا ته خط موندنیه

صدای آخرین من ،تا تو نیای در نمی یاد

تک تک لحظه های من ، فقط تو رو ازم می خواد
 
یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش دو، سه ماه بیشتر زنده نیست ، یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی دو خط موازی که هیچگاه به هم نمی رسند ، یاد گرفتم در عشق هیچکس به اندازه خودت وفادار نیست و یاد گرفتم هر چه عاشق تری ، تنهاتری