تو را به دادگاه خواهند کشید...
شاید به حبس ابد محکوم شوی
جزئیات جنایتت معلوم نیست
اما
اثر انگشتت را روی قلبی شکسته یافته اند.
@@@@@@@@@@@@@@@@@
شاید این را تا به حال هیچ کس به تو نگفته باشد
اما می خواهم بدانی..
بزرگترین شانسی که اطرافیانت اورده اند
به دنیا امدن تو بوده است،
ببخش که زودتر نگفتم.
@@@@@@@@@@@@@@@@@
انگار روزی دیگر فرا رسیده است
اگر چشمهایت گشوده شده اند
و گر می توانی صادقانه لبخند بزنی،
بدان که خداوند هنوز عاشق توست!
@@@@@@@@@@@@@@@@@
خوب خوب نازنین من!
نام تو مرا همیشه مست می کند
بهتر ازشراب
بهتر از تمام شعرهای ناب!
@@@@@@@@@@@@@@@@@
عشق ان نیست که به هم خیره شویم، عشق ان است که هر دو به یک سو بنگریم.
@@@@@@@@@@@@@@@@@
دوستی حقیقی تنها در گرو این راز بزرگ است:
ایثار بی دریغ باید کرد تا خود را بیابی
غنی تر، ژرف تر و نیکوتر
@@@@@@@@@@@@@@@@@
ماهی همیشه تشنه ام
ای زلال تابناک !
یک نفس اگر مرا به حال خود رها کنی
ماهی تو جان سپرده روی خاک!
@@@@@@@@@@@@@@@@@
شاید در فاصله ای که امروز از من داری تو را بهتر ببینم،
حجم تو برای دیدن از فاصله نزدیک بسیار بزرگ بود.
حالا میتوانم هر روز به مرور دیده هایم بنشینم
و ترا اندک اندک باز افرینم .
ترا که در حال عبوری تا همیشه
تا هروقت که من نگاه می کنم.
@@@@@@@@@@@@@@@@
پشه ای در استکان امد فرود
تا بنوشد انچه وا پس مانده بود
کودکی از شیطنت بازی کنان
بست با دستش دهان استکان
پشه دیگر طعمه اش را لب نزد
جست تا از دام کودک وا رهد
خشک لب می گشت حیران راه جو
زیر و بالا بسته هر سو راه او
روزنی می جست در دیوار و در
تا ب ازادی رسد بار دگر
هر چه بر جهد و تکاپو می فزود
راه بیرون رفتنش از چاه نبود
انقدر کوبید بر دیوار سر
تا فرو افتاد خونین بال و پر
جان گرامی بود و ان نعمت لذیذ
لیک ازادی گرامی تر ، عزیز
@@@@@@@@@@@@@@@@@
پرواز افتاب و نسیم و پرنده را میدانم
و صفای دلاویز دشت را
اما ، من این میان
پرواز لحظه ها را
افسوس می خورم
پرواز این پرنده بی بازگشت را !
@@@@@@@@@@@@@@@@@
کسی در امتداد لحظه ها می گرید
و با ارزویی کهنه می پوسد
نگاهی خسته در ان سوی تاریکی
به راه عابری مانده است.
@@@@@@@@@@@@@@@@
در کوچه های خاطره
در رنگین کمان عشق و امید
یاد تو جاری است
ایا فرصتی برای مرور تو هست؟