دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

 
 
 
کاشکی در کوچه های کودکی گم می شدم
هم صدای قاصدکهای تکلم می شدم
 
می نشستم زیر آواز سپید چلچله
بار دیگر خیس باران ترنم می شدم
 
زندگی را می دویدم تا فراسوی امید
تا که در چشم تماشا یک توهم می شدم
 
آرزو می چیدم از رنگین کمان شاپرک
ناگهان در جنگل پروانه ها گم می شدم
 
می تکاندم غم غبار اشک را از چشم دل
مهربان هم بازی عشق و تبسم می شدم
 
کوچ می کردم از این تنهایی خاکستری
بی ریا همسایه لبخند مردم می شدم
 
کودکی آن سوی حسرت چشم در راه من است
کاشکی در کوچه های کودکی گم می شدم
 
نظرات 1 + ارسال نظر
شبهای لاهیجان جمعه 20 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:06 ب.ظ http://www.lahijan.blogfa.com/

دنبال مطلبی در مورد مفهوم گلها میگشتم ، وبلاگ شما را پیدا کردم .
عجیب است اینهمه پشتکار در مورد موضوع مورد علاقه شما که به گمان من عشق و
فلسفه است .
وبلاگتان را تقریبا از اولین مطلبتان خواندم ، بسیار لذت بردم ، گو اینکه از منابع مختلف گرد آمده بود ولی تلاش شما ستودنیست .مستدام باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد