کوتاه اما عمیق
دختری به مادر گفت: مادرم عشق چیست؟ مادر اندکی رفت به فکربا نگاهی پرمِهر گفت: دخترم عشق؛ فریاد شقایق هاست. عشق؛ بازگشت پرستوهاست. عشق؛ نوید تَداوم است. مادرم عشق؛ تپش قلب آدمی تنهاست. عشق؛ عروس حِجله تنهایی انسانهاست. عشق؛ سرخی گونه های آدمی رسوا است. دخترم تو چه می دانی عشق؛ لذت انسان بودن است. تو نمی دانی عشق؛ نغمه های قلب قناری ها است. راستی دخترم تو چرا پرسیدی؟ دخترک با گونه های سرخ با کمی لبخند گفت: آخر پسر همسایه با نگاهی عاشقانه گفت: دوستت دارم. بی درنگ مادر یاد بی مهری شوهر افتاد . یاد آن سیلی سرخ. یادآن عشق حقیر. یاد آن قلب بی مهر ووفا . گفت: دخترم عشق؛ سرابی در دل دریا هاست
من یک لیوان چای داغ را به تو ترجیح می دهم. چون چای فقط زبانم را می سوزاند ولی تو دلم را.
اینکه یک نفر که ترا دوست ندارد و نامَرد است؛ دوست داشته باشی. درد وغمش مثل دردِ یک دندانِ خراب وپوسیده است . یک دندانِ خراب که بعضی وقتها دردش به جایی می رسد که به خودت می گویی: دیگه باید بِکشم و از دستش خلاص شوم. خلاص... اما ... اما من دوستش دارم . من دوست دارم این دندانِ پوسیده ، سر جاش بماند تا اینکه جای خالیش را همیشه .. همیشه وقت غذا خوردن حس کنم. جای یک دندان خراب... جای خالی یک نفر(م.ع) در دلِ خرابم... دلِ خرابم و باز دلِ خرابم....!؟
یک بچه همواره می تواند سه چیز به یک آدم بزرگ بیاموزد:
1-شاد بودن بدون دلیل 2- همیشه به کاری مشغول بودن. 3- تقاضا کردن وخواستنِ آنچه با تمام وجود میخواهد
«فاصله» ، عشق های معمولی را از بین می برد. اما «فاصله» عشق های بزرگ و همیشگی را شدت می بخشد وزیادتر می کند.مانند باد که شمع را خاموش می کند وآتش را شعله ور می سازد.
فرق من وتو :
تو گفتی: عاشقت هستم.
من گفتم : دوستت دارم.
تو گفتی : اگر یکروز ترا نبینم ، می میرم.
من گفتم: من فقط ناراحت می شوم.
تو گفتی: من به جز تو ، به کسی دیگر فکر نمی کنم.
من گفتم: اتفاقاً من به خیلی چیزها فکر می کنم.
تو گفتی: اگر با یکی دیگر بروی؛ من خودم را می کُشم.
من گفتم: اما اگر تو با یکی دیگر بروی ؛ من فقط دلم می خواهد طرف مقابل را خفه کنم.
گفتی: ..................................... گفتم: ..............................................
حالا فکر کردی فرق ما اینها است؟ نه ! فرق ما این است که : تو دروغ گفتی ................. من راست گفتم.
لبخندِ زن در دو موقع آسمانی وفرشته مانند است:
1- هنگامی که برای اولین بار با لبخند به معشوقش می گوید: دوستت دارم.
2- هنگامی که برای اولین بار به روی نوزادش لبخند میزند. «ویکتور هوگو»