دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

تقدیم به کسانی که قلب کوچکشان دریایی ست
 
 
 
گاهی اوقات به این نتیجه می رسم که هیچ چیز مال من نیست.

من , یک جزء از هیچ بزرگ دنیایی هستم که بدون هیچ دلیلی ,
 
و بدون هیچ اراده ای به اینجا تبعید شده ام .
 
من همینطور سرگردان به همهمه های مبهم اطراف خویش گوش سپرده ام
 
 محیط من را , هاله ای سیاه و غلیظ از دروغ پوشانده است...

و بر فراز سرم , آسمانی به وسعتی که نمی دانم به وسعت ندانسته هایم
 
و به رنگ آبی , که پس زمینه دست نیافتنی آن است
 
مثل انتهای خواسته های بی انتهای من اطرافم را آدم ها گرفته اند
 
 که هر کدامشان , مثل من , بدون اینکه بدانند برای چه
,
بر سنگفرشی از باقیمانده مردگانشان , قدم می زنند
 
 و گاهی هم , برای اینکه چیزی گفته باشند زیر لب

زمزمه می کنند : چه هوای خوبی!!!!
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد