دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

هیچ موقع نمی خواستم اخمی در صورت تو خود نمایی کند یا با گفتن حرفی هر چند بی منظور تو را آزرده خاطر کنم.ببخش
حلالم کن
غزلنامه اگه رفتم شدی تنها حلالم کن اگه خشکید چشمات شدن دریا حلالم کن
 
تو میدونی این قصه نهایت اخری داره اگه خنجر زدش پشتم یه روز دنیا حلالم کن
 
اگه عشق من آب میشه کنار عشق پاک تو
 
منو عفو کن به حکم دل نشوم رسوا حلالم کن
 
نه پاییزم کنار تو نه میخندم به حال تو ولی یک روز که باید رفت چرا حاشا حلالم کن
 
یه روزی بوسه شادی یه روز بوسه از غم ها همینه راز این دنیا برای ما حلالم کن
 
قسم میدم تو رو همراز تو هم اغاز و هم پرواز
 
 
توای ماه و تو ای دریا توی زیبا
 
حلالم کن
 
نوشتم زیر نور ماه برایت اخرین مصرع اگر خوب یا که بد بودم ببخش
من را
 
.    حلالم کن
 
اضطراب هرگزغم فردا را فرو نمی نشاند فقط خون شادی رااز رگ امروز بیرون میکشد.
 
همه خوشی ها مال شما.خداحافظ
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد