دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

 
گاهی حرفی نداری برای گفتن.. گاهی دست هایت خالیست ،هم برا ی نوشتن و هم
برای پدید آوردن چند شکل روی کاغذ.

حرفهایت در هم و بر هم می شوند.
 شکل هایت نا مفهوم ! حتی خودت درک نمی کنی حرف ها ونقاشی هایت را ....

 اما احساس می کنی که نمی توانی نفس عمیق بکشی..!!
 نمی توانی به هر پدیده ای لبخند بزنی.

نسبت به همه چیز بی توجه هستی نسبت به آدمی که وقتی راه میروی به تو تنه می زند ،
نسبت به کسی که اخم هایت رامسخره می کند....
فکر می کنی که اگر لال بودی اما حرفی داشتی برای گفتن بهتر بود
دلت می خواهد غمی که بی دلیل چنبره زده است رو قلب بکنی و دور بیاندازیش ..!!!!

 

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 25 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:57 ق.ظ http://usefultips.blogsky.com

سلام جالبه (وبلاگت) اگه می خای لینک دهی کنی لینک منو بذار بعدش بگویید تا لینک شما رو قرار بدم بای

گل همیشه بهار دوشنبه 25 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:58 ق.ظ http://www.marygold.blogsky.com

خیلی زیبا مینویسی از دیدن وبلاگت خیلی لذت بردم ... حرفات همرنگ دنیای منه ... موفق باشی

ماه مهربون دوشنبه 25 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:21 ق.ظ http://aida.blogsky.com

ممنون که به من سر نزدی ولی من بازم اینجام.شاد باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد