دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

یکی اومده به خــــــوابم آتــــیشی انداخته جونم
 
یکی که دلش سفیده تو نگاش عشقو می خونم
 
کاش بمونه توی قلبـــــــم تا همــــیشه در کنارم
 
نمی خوام چشـــــمی ببینه تا نـــظر بشه خیالم
 
به کسی چیزی نمــــــی گم تا بمونه توی خوابم
می خوام دردمــــــو بدونه تــــــا بشه محرم رازم
 
می شه حرفا رو بهش گــــفت تـوی تنهایی ذهنم
 
آره اون می مــــونه پیشم همه جـا حتی تو قلب

 

از آتش پرسیدم محبت چیست؟          گفت از من سوزانتر است
 
از گل پرسیدم محبت چیست؟            گفت از من زیباتر است
 
از شمع پرسیدم محبت چیست؟         گفت از من عاشق تر است.
 
از خودش پرسیدم تو کیستی؟          گفت نگاهی بیش نیستم

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد