دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

خواستم اشک برای از دست دادنش بریزم ٬ دیدم تمام اشکم رو برای بدست آوردنش ریختم. کاشکی هرگز ندیده بودمش
 
دوست دارم تو سیب باشی و من چاقو پوستتو بکنم می دونی چرا؟؟؟ چون چاقو بخواد پوست سیب رو بکنه باید همش دورش بگرده
 
دلم... : درد می کنه؟ _ نه! :می پیچه ؟ _ نه! : می سوزه؟ _ نه! : پس چی؟ _ دلم ... دلم . . . تنگ شده
 
میدونی شباهت تو با گل چیه ؟ هر دوتاتون عشقین . با این تفاوت که گل عشق زنبور عسله  اما تو عشق منی
 
برای مردن، افتادن از هیچ ارتفاعی لازم نیست ..... فقط کافیستکه از چشم تو بیافتم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد