دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

من اینبار از هر بار دیگری به تو دقیق تر نگریستم
.
من اینبار دیدم تو را که در قلب من آواز دوستی و محبت را سر داده بودی
.
من تو را در فراسوی قلب خود دیدم
.
من یکباره خود را دیدم که فقط تو را به آغوش کشیده بودم.
.
من یکباره دیگر تو را حس کردم
.
و اینبار از صمیم قلب خواستمت
.
من تو را برای نثار کردن احساساتم خواستم
.
من برای به آغوش کشیدنت لحظه ها را خواهم کشت
.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد