سلام به تو که خواننده دفتر دل منی:

دل شکسته ام را خریدار نباشد
آیا کسی هست که وصله زند دل من
نمی دانم چرا این دل من برای تو خود را باخت
ولی می دانم که چرا تو دلم را شکستی
تو شکستی تا به عشق تازه دروغین برسی
ولی کو آن عشق
آن عشقی که به روی آب بود
عشق ناب مرا به حباب روی آب فروختی
دانی که حباب روی آب چندان پایدار است؟
لحظه ای است پایداریش
پس دوباره تجدید نظر کن
من هنوز تو را خواهانم
منتظر با قلبی شکسته به دست خودت
تا بیایی و قلب شکسته ام را مرحم باشی
من منتظر به در می نشینم تا که بیایی
مرا با خود به آن سوی عشق رسانی
دوست دارم که مرا چون یار خود
بار دگر دوست بداری
فاطمه
سهشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1386 ساعت 08:54 ق.ظ