نمی گویم فراموشم مکن هرگز،ولی گاهی به یاد آور، رفیقی را که می دانی نخواهی رفت از یادش
داشتم فکر می کردم به ماندن و رفتنت،
نفهمیدم چه شد ... دیدم رفته ای!
... بعد یک دفعه دلم خواست همه ی باورهای تلخم را بریزم دور؛
"عشق در نرسیدن است. با وصل، عشق می میرد."
نفرین به باورهایم!
بعد یک دفعه دلم خواست همه ی فاصله ها را پاک کنم؛
"همیشه فاصله ای هست"
نفرین به فاصله!
.
.
.
بعد نگاه کردم دیدم، چه تنها شده ام. دیدم چه قدر دلم هوایت را کرده است.
فاطمه شما کدوم یک از این عکس هایی
در هر صورت صفحه رو پر کوس شعر کردی
خانم ها اصولآ واقعگرا نیستند وبا توهماتشون زندگی می کنند
تونیز با مطالب به خیال خوبت خوش باش
باآرزوی ارشاد فراوان برای شما
الکی خوشان.
دلربا