دختر ابریشمی

قرار نیست

دختر ابریشمی

قرار نیست

جاده ایست در نگاهم از دوست داشتن و زیادیست در سکوتم از عشق ورزیدن
اما نه نگاهم را خواندی و نه سکوتم را...
Upgrade your email with 1000's of emoticon icons

 
Upgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon icons 
اگرمی دانستم نگاهت زبان نگاهم را نمی فهمد،هیچ گاه نگاهت نمی کردم

اگر می دانستم روزی تو را از دست می دهم،هیچ گاه به دستت نمی آوردم

اگر می دانستم جدایی به این حد تلخ است،هیچ گاه دل به دوستی نمی بستم

اگر می دانستم جدایی برای عشق است ،هیچ گاه عاشق نمی شدم

اگر می دانستم سرانجام عاشقی چنین است هیچ گاه آغاز نمی کردم
 
 
Upgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon icons 
نظرات 4 + ارسال نظر
نوپا دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:38 ب.ظ http://www.taheri.blogsky.com

با سلام
آموخته های زندگی

آموخته ام که: عشق مرکب حرکت است نه مقصد حرکت
آموخته ام که: این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
آموخته ام که: بهترین کلاس درس دنیا کلاسی است که زیر پای خلاق ترین فرد (خالق یکتا) است
آموخته ام که: مهم بودن خوب است ولی خوب بودن از آن مهمتر
آموخته ام که: تنها اتفاقات کوچک زندگی است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام که: خداوند متعال همه چیز را در یک روز نیافرید پس چطور می شود من همه چیز را در یک روز بدست آورم
آموخته ام که: چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام که: در جستجوی محبت و خوشبختی زمانی برای تلف کردن وجود ندارد
آموخته ام که: اگر در ابتدا موفق نشدم با شیوه جدیدتر دوباره بکوشم
آموخته ام که: موفقیت یک تعریف دارد « باور داشتن موفقیت»
آموخته ام که: تنها کسی مرا شاد می کندکه گوید تو مرا شاد کردی
آموخته ام که: گاهی مهربان بودن بسیار مهمتر از درست بودن است
آموخته ام که: هرگز نباید به هدیه ای که از طرف کودکی داده می شود نه گفت
آموخته ام که: در آغوش داشتن کودکی به خواب رفته یکی از آرامش بخش ترین حس های دنیا را درون آدمی بیدار می کند
آموخته ام که: زندگی مثل طاقه پارچه ای است هر چه به انتهای آن نزدیکتر می شود سریعتر می گذرد
آموخته ام که: باید شکر گزار باشیم که خدا هر آنچه را که می طلبیم به ما نمی دهد
آموخته ام که: وقتی نوزادی انگشت کوچکتان را در مشت کوچکش می گیرد در واقع شما را به اسارت زندگی می کشد
آموخته ام که: هر چه زمان کمتری داشته باشیم کارهای بیشتری انجام می دهیم
آموخته ام که: همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمکش نیستم دعا کنم
آموخته ام که: زندگی جدی است ولی ما نیاز به دوستی داریم که لحظه ای با او از جدی بودن دور باشیم
آموخته ام که: تنها چیزی که یک شخص می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست او و قلبی برای فهمیدنش
آموخته ام که: لبخند ارزانترین راهی است که می توان با آن نگاه را وسعت بخشید
آموخته ام که: باد با چراغ خاموش کاری ندارد
آموخته ام که: به چیزی که دل ندارد نباید دل بست
آموخته ام که: خوشبختی جوستن آن است نه پیدا کردن آن

سلام مرسی
خیلی نوشته ای که برای من فرستادی زیبا و قشنگ بود
دوست دارم باز هم بیشتر برام بفرستی
اگر دوست داشتی تبادل کنیم
مرسی

عسل دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:44 ب.ظ http://www.tanhai68.blogsky.com

کاش همه صدای سکوت را می شنیدند و به عمق معنای اون پی می بردند...کاش...

دریاباری دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:47 ب.ظ http://dagh.blogsky.com

سلام.... ابریشمی.
زیبا می نویسی . درودت میفرستم.

دلربا چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:40 ب.ظ

ای کاش همه عسل رو میخوردن وبه عمق شیرینی اون پی می بردن. خطاب به شما ای عسل تلخ.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد